ترجمه مقاله

لسن

لغت‌نامه دهخدا

لسن . [ ل َ س ِ ] (ع ص ) زبان آور. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). فصیح . السن . (منتهی الارب ) :
هست از جمله ٔ عجائب دهر
لسن گنگ و اعمش کحال .

(از مقامات حمیدی ).


|| آنچه سرش را باریک شبیه به زبان ساخته باشند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله