ترجمه مقاله

لشکری

لغت‌نامه دهخدا

لشکری . [ ل َ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران دیلم که با سپاهیان خود به اصفهان حمله برد و همانجا به دست کیغلغ کشته شد. در ترجمه ٔ محاسن اصفهان آمده : لشکری رئیس دیلمان در سال 319 هَ . ق . با غلبه ٔ لشکریان روی به قصد اصفهان نهاد و ایشان را بقسمت اموال و ضیاعات و اباحت اطفال و عورات امیدهای بسیار و وعده ٔ بیشمار میداد اصفهانیان بر تمسک به عروة الوثقاء دعاآغاز کردند و زبان بزاری و خشوع برگشودند. چون بجانب قلعه ٔ ماربین رسید احمدبن کیغلغ بیرون آمد و او رابه قتل آورده سرش را به شهر روانه کرد :
جاء اللعین اللشکری بعصبة
مخذولة مثل الدبا متبدّدا
فرموا بسهم کیغلغی صائب
مازال ینفذفی الطغاة مسدداً
فتوا کلوا و تخاذلوا و تقطروا
جرحی و قتلی فی الفیافی همدا
لولا الامیر و حفظه لبلادنا
کنا عناة او وحوشاً اُبَّدا
لما رأیت باصفهان و قطرها
زرعاً و لاضرعاً و لامستوقدا
فرّالکماة و ذب ّ عنا وحده
واللیث یحمی خیسه متفردا.

(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 84).


ترجمه مقاله