لصبلغتنامه دهخدالصب . [ ل َ ص ِ ] (ع ص ) بخیل دشوارخوی . یقال : فلان لحز لصب ؛ ای لایکاد یعطی شیئاً. (منتهی الارب ). بخیل . (مهذب الاسماء). آنکه چیزی به کس ندهد. || (اِ) نوعی از جو. (منتهی الارب ).