لطفی
لغتنامه دهخدا
لطفی . [ ل ُ ] (اِخ ) نام شاعری از مردم تبریز. پدر وی عرفی به کمانگری مشهور بوده است . وی به سیاحت هندوستان رفت و از جهانگیری شاه نواخت یافت و موزون الملک عنوان گرفت . این بیت او راست :
ز روزگار بود تلخکامی همه کس
ز تلخکامی من روزگار تلخ شده ست .
ز روزگار بود تلخکامی همه کس
ز تلخکامی من روزگار تلخ شده ست .
(قاموس الاعلام ترکی ).