ترجمه مقاله

لطف

لغت‌نامه دهخدا

لطف . [ ل ُ ] (اِخ ) تخلص پنج تن از شعرای متأخر ایران : لطف علی بیک افشار، لطف علی خان داغستانی ، لطف اﷲ بخارایی ، لطف اﷲ حکیم ، و هم تخلص شاعر دیگری که شرح حال وی به دست نیامد و این شعر او راست :
مجنون به دشت بود و وصالش نصیب شد
من در حریم وصلم و محروم مانده ام .
رجوع به هر یک از اسامی فوق در ردیف خود شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله