لعل گشتنلغتنامه دهخدالعل گشتن . [ ل َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) سرخ رنگ شدن . رنگ سرخ گرفتن : سپردند اسبان همه خون لعل همی پای پیلان به خون گشته لعل .فردوسی .