ترجمه مقاله

لغب

لغت‌نامه دهخدا

لغب . [ ل َ ] (ع ص ، اِ) گوشت پاره ٔمیان دندان های پیشین . || پر تباه زرد ریزه ٔ مرغ . آن پر که از سوی شکم بود و آن بد بود. لغیب .(مهذب الاسماء). لغاب . || سخن تباه . || مرد سست و گول . || تیر هیچکاره ٔ نیکوناتراشیده . لغاب . || (اِخ ) ریش َ بِلَغْب (مجهولاً)؛ لقب برادر تأبط شرّا. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله