ترجمه مقاله

لفت

لغت‌نامه دهخدا

لفت . [ ل َ ] (ع مص ) درنوشتن و پیچیدن چیزی را. منه حدیث حذیقة ان ّ من اقراء الناس للقرآن منافقاً لایدع منه واواً و لا الفاً الایلفته بلسانه کمایلفت البقرة الحلی بلسانها. (منتهی الارب ). پیچانیدن چیزی . (تاج المصادر) (زوزنی ). || بازکردن پوست از درخت . || پر بر تیر چسبانیدن به هر طور که اتفاق افتاد. || زدن و پروا نداشتن که به که رسد. || روی گردانیدن از کسی . || از رای و اراده ٔ وی بگردانیدن .یقال : لفته عنه . (منتهی الارب ). بگردانیدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). گردانیدن . (ترجمان القرآن جرجانی ).
ترجمه مقاله