ترجمه مقاله

لفچن

لغت‌نامه دهخدا

لفچن .[ ل َ چ ِ / چ َ ] (ص نسبی ) لفجن . دارنده ٔ لب گنده و سطبر. (از برهان ). || گوشت بی استخوان . || زن بدکاره . (برهان ). و رجوع به لفجن شود.
ترجمه مقاله