ترجمه مقاله

لقب نهادن

لغت‌نامه دهخدا

لقب نهادن . [ ل َ ق َ ن ِ / ن َدَ ] (مص مرکب ) لقس . (تاج المصادر). لقب دادن . نَبْز. تنبیز. (منتهی الارب ). لقب کردن . لبز :
بنده را نام خویشتن نبود
هرچه ما را لقب نهند آنیم .

سعدی (خواتیم ).


لقس ؛ مردم را لقب نهنده . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله