ترجمه مقاله

لقب کردن

لغت‌نامه دهخدا

لقب کردن . [ ل َ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لقب دادن . لقب نهادن :
کی شود زندان تاری مر ترا بستان خوش
گرچه زندان را به دستانها کنی بستان لقب .

ناصرخسرو.


جامه پشمین از برای کد کند
بومسیلم را لقب احمد کند.

مولوی .


ترجمه مقاله