ترجمه مقاله

لمص

لغت‌نامه دهخدا

لمص . [ ل َ ] (ع مص ) فالوده خوردن . || بر انگشت گرفتن و لیسیدن انگبین را. || شکنجیدن چیزی را به دو انگشت . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله