ترجمه مقاله

لمن الملک

لغت‌نامه دهخدا

لمن الملک . [ ل ِ م َ نِل ْ م ُ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ استفهامی ) پادشاهی کِراست ؟ کراست پادشاهی ؟ اقتباس از آیه ٔ شریفه ٔ: لمن الملک الیوم ﷲ الواحد القهار. (قرآن 16/40) :
لمن الملک بخواندی تو امیرا به یقین
یا قلیل الفئة کد زادوران لشکر کام .

محمدبن وصیف سکزی .


- کوس لمن الملک زدن یا لمن الملک زدن ؛ دعوی پادشاهی جهان داشتن . دعوی مالکیت کردن :
وقت است اگر زنم لمن الملک چون شبی
تا روز در کنارمن آخر مقام کرد.

مختاری .


آن دلبر عیارمن ار یار منستی
کوس لمن الملک زدن کار منستی .

سنائی .


کیست در این دستگه دیرپای
کو لمن الملک زند جز خدای .

نظامی (مخزن الاسرارص 3).


نکند گوش به پیرایه ٔ معزولی خط
حسن غافل لمن الملک زنان است هنوز.

صائب .


خوش درآ می خور در قصر ملک خرم و شاد
ز تکبر لمن الملک چه خوانی بر شاه .

؟


ترجمه مقاله