ترجمه مقاله

لمه

لغت‌نامه دهخدا

لمه . [ل َ م َ / م ِ ] (ترکی ، پسوند) کلمه ٔ ترکی است و چون مزید مؤخری در بعض کلمات ترکی مستعمل در فارسی درآید. مزید مؤخری است در کلمات مأخوذه از ترکی و مجموع مرکب صورت اسم مصدری است که به معنی اسم است : تولمه (آتش سرخ کن یا آتش گردان )، سوزلمه (چلو صافی )، چالمه (یخدان چرمین )، چاتلمه (دُم دُم )، بقلمه (گوسفند درست بریان )، دلمه (غذائی از گوشت و لپه پخته در برگ مو یا کلم پیچیده ) قابلمه (باطیه ٔ دردار)، تابلمه (رشته ای چند به هم تافته ). و گاه اسم مصدر، چون : کفلمه (از:کف عربی + لمه ) و دیشلمه (از: دیش ، دندان + لمه ).
ترجمه مقاله