ترجمه مقاله

لنگر

لغت‌نامه دهخدا

لنگر. [ ل َ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه سورتیجی بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 8هزارگزی جنوب خاوری کیاسر. کوهستانی و سردسیر. دارای پنج هزار تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و عسل . شغل اهالی زراعت و نجاری و راه آن مالرو است و دبستانی ملی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
ترجمه مقاله