ترجمه مقاله

لوح تعلیم

لغت‌نامه دهخدا

لوح تعلیم . [ ل َ / لُو ح ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخته ٔ تعلیم . (آنندراج ) :
ز خط سبزه خاکش لوح تعلیم
کشیده جوی آبش جدول از سیم .

جامی .


تا نیابم در سخن میدان نمی آیم به حرف
همچو طوطی لوح تعلیم است همواری مرا.

صائب .


و رجوع به لَوح شود.
ترجمه مقاله