ترجمه مقاله

لوح مرقد

لغت‌نامه دهخدا

لوح مرقد. [ ل َ / لُو ح ِ م َ ق َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) لوح تربت . لوح مزار. لوح قبر :
حرام باد بر آن کوهکن شهادت عشق
که لوح مرقدش از سنگ بیستون نکنند.

محسن تأثیر.


ترجمه مقاله