ترجمه مقاله

لوزتان

لغت‌نامه دهخدا

لوزتان . [ ل َ زَ ] (ع اِ) لوزتین . تثنیه ٔ لوزة. ملازة. گوشت پاره ای است در بن حلق آدمی آویخته . (برهان ) (جهانگیری ). دو پاره گوشت است عصبناک و صلب که بن زبان از دو سوی برداشته است چون دو گوش و راه طعام و شراب که به مری فرورود اندر میان هر دوست . و از وجهی بدان ماند که هر دو اصل گوشهای مردم است و منفعت این لوزتین آن است که هوا را که بحلق فرو خواهد رفت لختی بازدارد تا به حرکت انبساط دل و التهام دم زدن هوا بسیار به یک بار فرونرود تا منفذ هوا به یک بار گرفته نشود از بهر آنکه اگرهمچنانکه طعام و شراب نه به تقدیر فروشود به حلق اندرماند و مردم از آن رنج بیند و خطرناک باشد از بسیاری هوا که به یک بار فرورود همان زحمت و همان حال بیوفتد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و رجوع به لوزتین شود.
ترجمه مقاله