ترجمه مقاله

لوزی

لغت‌نامه دهخدا

لوزی . [ ل َ / لُو ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به لوز. بادامی . به شکل لوز. به صورت بادام . وامروز وقتی لوزی گویند مراد این صورت باشد: یکی از اشکال مربع و کلمه ٔ لزانژ فرانسه و مشتقات آن بی شبهه از همین کلمه مأخوذ است . معین یا مربع معین (شکلی از اشکال مربع). || قسمی مروارید به شکل بادام . (الجماهر بیرونی ).
ترجمه مقاله