ترجمه مقاله

لوشناک

لغت‌نامه دهخدا

لوشناک . (ص مرکب ) آبی تیره و کدر. حمئه . لجن وار. آب تیره و گل آلود. (برهان ). لای ناک : فی عین حمئة؛ یعنی در چشمه ٔ خرّه ٔ لوشناک . (تفسیر ابوالفتوح ). اِخلاب ؛ لوشناک شدن آب . (تاج المصادر).
ترجمه مقاله