ترجمه مقاله

لؤلؤئی

لغت‌نامه دهخدا

لؤلؤئی . [ ل ُ ءْ ل ُ ] (ص نسبی ) منسوب به لؤلؤ :
پیراهن لؤلؤئی برنگ کامه
وآن کفش دریده و به سر بر لامه .

مرواریدی .


|| لؤلؤفروش . (سمعانی ). || مرواریدک و آن قسمی آبله است . || شیوه ای ازخط : و این آلت (یعنی قلم ) که یاد کرده آمد سه گونه نهاده اند: یکی محرف تمام و آن خط کز آن آید آن را لجینی خوانند، یعنی خط سیمین و دیگری مستوی و آن خط کز آن قلم آید آن را عسجدی خوانند، یعنی خط زرین و سوم محرف تمام و مستوی و آن خط کز آن قلم آیدآن را لؤلؤئی خوانند، یعنی مرواریدین . (نوروزنامه ).
ترجمه مقاله