ترجمه مقاله

لؤوح

لغت‌نامه دهخدا

لؤوح . [ ل ُ ئو ] (ع مص ) لوح . لواح . لوحان . تشنه شدن . (منتهی الارب ). رجوع به لَوح شود.
ترجمه مقاله