ترجمه مقاله

لکم

لغت‌نامه دهخدا

لکم . [ ل َ ] (ع مص ) مشت زدن . (تاج المصادر). مشت یا لگد زدن بر سینه . مشت زنی . لکز. (زوزنی ). || راندن . || دور کردن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله