ترجمه مقاله

لک و پک

لغت‌نامه دهخدا

لک و پک . [ ل ُ ک ُ پ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) هر چیز گنده و ناتراشیده . (برهان ) :
ای شوربخت مدبر معلول شوم پی
وی ترش روی ناخوش مکروه لک و پک .

پوربهای جامی .


|| بی هنر. مقابل هنرمند. (برهان ).
ترجمه مقاله