ترجمه مقاله

لک

لغت‌نامه دهخدا

لک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خدابنده لو از بخش قروه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری گل تپه ،سر راه شوسه ٔ همدان به بیجار. کوهستانی ، سردسیر و دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجاغلات ، حبوبات ، مختصر انگور و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله