ترجمه مقاله

لگد انداختن

لغت‌نامه دهخدا

لگد انداختن . [ ل َ گ َ اَ ت َ ] (مص مرکب )لگد افکندن . لگد زدن . جفتک انداختن چنانکه اسب و خرو جز آن . || امتناع ورزیدن . تن درندادن به عملی یا معامله ای و امثال آن . نپذیرفتن امری را.
ترجمه مقاله