مائی
لغتنامه دهخدا
مائی . (ص نسبی ) منسوب به مای که به احکام نجوم و جادوگری مشهورند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ور چه به زمین برشد چون مردم مائی .
از طالع میلاد تو دیدند رصدها
اخترشمران رومی و یونانی و مائی .
و رجوع به دیوان خاقانی چ عبدالرسولی ذیل ص 447 شود.
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ور چه به زمین برشد چون مردم مائی .
منوچهری (یادداشت ایضاً).
از طالع میلاد تو دیدند رصدها
اخترشمران رومی و یونانی و مائی .
خاقانی .
و رجوع به دیوان خاقانی چ عبدالرسولی ذیل ص 447 شود.