ماتخانه
لغتنامه دهخدا
ماتخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) هر خانه از شطرنج که در آن شاه مات شود. ماتگه :
مگذار شاه دل به در ماتخانه در
زین در که هست درد ز عزلت فرونشان .
بیچاره آدمی که فرومانده است سخت
در ماتخانه ٔ قدر و ششدر قضا.
مگذار شاه دل به در ماتخانه در
زین در که هست درد ز عزلت فرونشان .
خاقانی .
بیچاره آدمی که فرومانده است سخت
در ماتخانه ٔ قدر و ششدر قضا.
عطار.