ماراسفند
لغتنامه دهخدا
ماراسفند. [ اِ ف َ ](اِخ ) نام فرشته ٔ موکل بر آب . (برهان ) :
تا که بر نطع دهر، در بازیست
رخ بهرام و اسب ماراسفند.
و رجوع به ماراسپند شود.
تا که بر نطع دهر، در بازیست
رخ بهرام و اسب ماراسفند.
انوری .
و رجوع به ماراسپند شود.