ترجمه مقاله

مارس

لغت‌نامه دهخدا

مارس . (ترکی ، اِ) باخت در بازی نرد بطوریکه حریف همه ٔ مهره های خود را برداشته باشد و شخص مقابل نتوانسته باشد هیچ مهره را بردارد. در این صورت دو دست باخت محسوب می شود. (از فرهنگ فارسی معین ).
- مارس شدن ؛ دوبار باختن حریف را، و آن وقتی است که پیش از آن که بازنده تمام مهره های خود را در خانه ٔ خویش جمع کند حریف همه ٔ مهره های خود را برچیده باشد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مارس کردن ؛ دوبار بردن حریف را در نرد. و آن وقتی است که پیش از آنکه حریف تمام مهره های خود را در خانه ٔ خود جمع کند او همه ٔمهره های خود را برچیده باشد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله