ترجمه مقاله

مارمولک

لغت‌نامه دهخدا

مارمولک . [ ل َ ] (اِ مرکب ) مارمورک . سوسمار. ضَب ّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جانوری است از رده ٔ خزندگان و از راسته ٔ سوسماران و از گروه شکافی زبانان که در همه ٔ مناطق معتدل و سرد اروپا و آسیاو افریقا فراوان است . این جانور بسیار چابک است و در حدود 20 گونه از آن شناخته شده که اکثر در مناطق بیابانی ولم یزرع و یا کوهستانی می زیند و گونه ای از آنها در منازل دیده می شود که به سوسمار خانگی یا کلپاسو (کلپاسه ) مشهور است .
مارمولک از حشرات و کرمها تغذیه می کند و بهیچوجه اذیت و آزاری برای انسان ندارد و از این جهت حیوان مفیدی است . مارمولک زمستانها در شکاف دیوارها و زیرتخته سنگها می خوابد و با شروع گرما بیدار می شود و به فعالیت می پردازد. مارمولک اقسام مختلف دارد و گونه ای از آن که به نام سوسمار کویر موسوم است ، ممکن است طولش تا2 متر هم برسد و آن در اصطلاح ساکنان نواحی کویر به بزغاله مار موسوم است . بزغاله مار در اماکن باتلاقی ورودخانه ها نیز می زید و از تمام حیوانات کوچکتر از خود تغذیه می کند و در رودخانه بآسانی شنا می کند و از درختها نیز بسهولت بالا می رود و تخم پرندگان و جوجه های آنها را می خورد. رویهم رفته حیوان موذی و خطرناکی است . (فرهنگ فارسی معین ).
- مارمولک باغی ؛ یکی از گونه های مارمولک که جزو گروه گوشتی زبانان است و درنواحی گرم آفریقا و آمریکا و آسیا یافت می شود. این جانور با انسان زود مأنوس می گردد و چون از حشرات تغذیه می کند، حیوان مفیدی است . بوسیله ٔ کشتیهایی که ازشمال آفریقا به اروپا می روند این جانور به اروپا نیز راه یافته است . سام ابرص . (فرهنگ فارسی معین ).
|| به مجاز، محیل . مکار. گربز. سخت محیل و مکار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مثل مارمولک بودن ؛ سخت محیل و گربز بودن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| به مجاز، زن خردجثه ٔ لاغر و مکار. باریک اندام محیل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مارمورک شود.
ترجمه مقاله