ماره
لغتنامه دهخدا
ماره . [ مارْ رَ ] (ع ص ) مارة. تأنیث مارّ. گذرنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || رهگذر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- حق الماره ؛ حقی که رهگذر بر میوه ٔباغی و جز آن دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (اصطلاح فقهی ) حقی که بموجب آن رهگذر که از جوار درخت میوه یا زراعت حسب الاتفاق می گذرد، بتواند بدون اذن صاحب آن بخورد ولی نبرد. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).
- حق الماره ؛ حقی که رهگذر بر میوه ٔباغی و جز آن دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (اصطلاح فقهی ) حقی که بموجب آن رهگذر که از جوار درخت میوه یا زراعت حسب الاتفاق می گذرد، بتواند بدون اذن صاحب آن بخورد ولی نبرد. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).