ترجمه مقاله

مار

لغت‌نامه دهخدا

مار. (اِ) مخفف مادر که والده باشد. (آنندراج ) (برهان ). مخفف مادر. (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ). مادر در لهجه ٔ طبری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مخفف مادر و در لهجه ٔ شوشتر بجای مادر مار گویند. (یادداشت ایضاً). گیلکی ، «مَر» (مادر). لری ، اطراف بروجرد، «مار» . در سلطان آباد اراک ، «مار» . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
- امثال :
ماران کنند رودان کشند ، نتیجه ٔ اعمال مادران را فرزندان بینند. (امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1384).
ترجمه مقاله