ترجمه مقاله

مازنین

لغت‌نامه دهخدا

مازنین . (اِخ ) نام مردی است که حصارسنگویه کرده است در هندوستان و ستونهایش هریک یک پاره است و هر ستون به هزار مرد بر نتوان و به دو کس کرده اند مردی و زنی . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 404). نام مردی است که عمارت سنگویه را در هندوستان به همراهی زنی مازینه نام ساخت . (برهان ). نام مردی بوده که حصار سنگویه را او و زن او مازینه در هندوستان ساخته اند و ستونهایش یک پاره است . (آنندراج ) :
به هندوستان نام آن هردو تن
بود مازنین مرد و مازینه زن .

اسدی (بنقل لغت فرس چ اقبال ص 404).


ترجمه مقاله