ترجمه مقاله

مازه

لغت‌نامه دهخدا

مازه . [ زَ / زِ ] (اِ) استخوان میان پشت را گویند که عربان صلب خوانند. (برهان ). استخوان پشت و آن را پشت مازه نیز گویند و درد پشت را نیز پشت مازه درد خوانند. (آنندراج ). صلب و مازن و استخوان میان کمر. (ناظم الاطباء). فقرات ظهر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مازو. مازن . و رجوع به مازو و مازن شود.
- مازه ٔ پشت ؛ صلب . (مهذب الاسماء، یادداشت به خط مرحوم دهخدا): النائط، رگی در میان مازه ٔ پشت . (ملخص اللغات حسن خطیب ، یادداشت ایضاً). و رجوع به پشت مازه شود.
|| بعضی ناوی را که در میان پشت افتد گویند. (برهان ). ناومیان پشت و عضله . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله