ترجمه مقاله

مازیاری

لغت‌نامه دهخدا

مازیاری . (اِ) نوعی از حلوی . مازیارج . (زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مازیاره . مازیانه . (ناظم الاطباء). مازیاره . در فرهنگ رشیدی می گوید: مازیاره قسمی طعام بود. در فرهنگ شعوری می نویسد: مازیاره و مازیاری و مازیانه قسمی حلواست . در فرهنگ اسدی به خط خسروی کرمانشاهی می گویدشطرنج بود (محتمل است تصحیف شیرینی باشد) در المؤید بنقل سروری مازیاره چیزی است خوردنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مازیاره و مازیای شود.
ترجمه مقاله