ترجمه مقاله

ماشیة

لغت‌نامه دهخدا

ماشیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ستور. چهارپا. مال . چاروا. چارپا. ج ، مواشی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || ستور بسیارزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || شتر و گوسفند. ج ، مواشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شتر و گوسفند و بعضی گاو را هم ماشیه گفته اند. (ناظم الاطباء). شتر و گوسفند و گاوی که برای نسل و خوردن باشد و در مصباح گوید: «ماشیة، مال از شتر و گوسفند را گویند... و بعضی گاو را ماشیة شمارند» و راغب اصفهانی گوید: «ماشیة یعنی گوسفندان و آن از ناقة ماشیة مأخوذ است برای تفاؤل به کثرت آن .» (از اقرب الموارد). و رجوع به مواشی شود.
- صدقات ماشیة ؛ زکات سوائم از شتر و گاو و گوسفند غیر عوامل و غیر معلوفه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| مراءة ماشیة، زن بسیارفرزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله