ترجمه مقاله

ماعدا

لغت‌نامه دهخدا

ماعدا. [ ع َ ] (ع حرف اضافه ٔ مرکب ) کلمه ٔ استثنا به معنی مگر و جز و سوا. و قولهم ماعدا فلان ان صنع کذا؛ ای ماجاوزه . (ناظم الاطباء). به معنی ماسوا. (آنندراج ) : عجم ماعدای کلیله و دمنه کتابی دیگر مشحون به غرایب حکمت ... مثل آن نساخته اند. (مرزبان نامه چ تهران ص 6).
- اثبات شی ٔ نفی ماعدا نمی کند ؛ لازمه ٔ بودن چیزی نبودن دیگری نیست . (امثال و حکم ص 83).
|| (اِ مرکب ) گذشته . ماسبق . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله