ترجمه مقاله

مالشگر

لغت‌نامه دهخدا

مالشگر. [ ل ِ گ َ ] (ص مرکب ) دلاک و مشتمالچی . (ناظم الاطباء). مشت و مال دهنده . (گنجینه ٔ گنجوی ). آنکه برای رفع خستگی و جز آن بدن اشخاص را مالش دهد :
بتی کان همه مالش و تاب یافت
به مالشگر آسایش و خواب یافت .

نظامی (از گنجینه ٔ گنجوی ).


|| کیسه کش و آنکه در حمام بدن را کیسه می کشد و پاک می کند. (ناظم الاطباء). || آنکه با زنان ملاعبه کند. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مالشگری شود.
ترجمه مقاله