مالیت
لغتنامه دهخدا
مالیت . [لی ی َ ] (از ع ، اِمص ) ارزش . بها. قیمت :
دل از آن گشت گرانمایه که درد تو در اوست
ور نه معلوم بر ما و تو مالیت دل .
و رجوع به مالیه شود.
دل از آن گشت گرانمایه که درد تو در اوست
ور نه معلوم بر ما و تو مالیت دل .
مسیح کاشی (از بهار عجم ).
و رجوع به مالیه شود.