ترجمه مقاله

ماه رمه

لغت‌نامه دهخدا

ماه رمه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) آلتی باشد درودگران را که بدان چوب را سوراخ کنند و آن را پرماه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به معنی برماه که درودگران بدان چوب سوراخ کنند، لیکن این لغت شاهد می خواهد. (فرهنگ رشیدی ). برماه را گویند و آن آلتی باشد که درودگران بدان چوب و تخته سوراخ کنند و به زبان عربی مثقب خوانند. (برهان ) (آنندراج ). مثقب وبرماه و مته . (ناظم الاطباء). ماهه . برماهه . برماه . برمه . پرمه . پرماه . پرمهه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله