ترجمه مقاله

مأثوم

لغت‌نامه دهخدا

مأثوم . [ م َءْ ] (ع ص ) گناهکار. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گناهکار شمرده شده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بزهکار. مقابل معصوم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : پس اگر شیعه از برای آنکه محمد و علی و... را دوستر دارند و به متابعت سنت نام ایشان بر فرزندان نهند مأثوم و مأخوذ نباشند. (کتاب النقض ص 441).
ترجمه مقاله