مایه ساختن
لغتنامه دهخدا
مایه ساختن . [ ی َ / ی ِ ت َ ] (مص مرکب ) سرمایه ساختن . بضاعت فراهم کردن :
چون وزیر از رهزنی مایه مساز
خلق را تو برمیاور از نماز.
و رجوع به مایه کردن شود.
چون وزیر از رهزنی مایه مساز
خلق را تو برمیاور از نماز.
مولوی .
و رجوع به مایه کردن شود.