مایی
لغتنامه دهخدا
مایی . (ص نسبی ) منسوب به شهر مای هندوستان که مردمش به ستاره شناسی و جادوگری مشهوربوده اند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم مایی .
از طالع میلاد تو دیدند رصدها
اخترشمران ، رومی و یونانی و مایی .
و رجوع به «مای » و «مایمرغی » شود.
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم مایی .
منوچهری (یادداشت ایضاً).
از طالع میلاد تو دیدند رصدها
اخترشمران ، رومی و یونانی و مایی .
خاقانی (یادداشت ایضاً).
و رجوع به «مای » و «مایمرغی » شود.