ترجمه مقاله

مای

لغت‌نامه دهخدا

مای . (اِ) در بعضی ولایتها مادر را گویند که والده باشد. (برهان ). مادر و والده را گویند. (ناظم الاطباء). منجی ، «مایا» (مادر). گبری ، «مایه » (مادر). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || (فعل نهی ) مخفف میای باشد که منع از آمدن است . (برهان ) (از انجمن آرا). کلمه ٔ فعل یعنی میا که نهی از آمدن باشد. (ناظم الاطباء) :
ز برهان و حجت سپر ساز و جوشن
به میدان مردان برون مای عریان .

ناصرخسرو (از انجمن آرا).


ترجمه مقاله