ترجمه مقاله

مبارکشاه

لغت‌نامه دهخدا

مبارکشاه . [ م ُ رَ ] (اِخ ) فخرالدین از مداحین سلطان غیاث الدین غوری بود و مدخل منظوم از منشآت او است . (تاریخ گزیده ص 825). او راست :
بر آفتاب زلف تو تا سایه گستر است
این دل که هست ذره ز عشقت برآذر است
در زلف سایه وار تو بر آفتاب روی
دلها چو ذره های «ذریره »معطر است
ذره است این دل و رخ رخشانت آفتاب
عشق چنان رخی به چنین دل چه درخور است
در تیغ آفتاب زد این دل چو ذره دست
آری دلم به دولت عشقت دلاور است
ماندم عجب ز صورت چون آفتاب تو
کاندردلی چو ذرّه چگونه مصور است
در پیش آفتاب جمال تو بی شمار
مانند ذره ، از دل سرگشته لشکرست .
(از المعجم فی معاییر اشعار العجم چ دانشگاه ص 385). و رجوع به تاریخ گزیده ص 825 شود.
ترجمه مقاله