ترجمه مقاله

مباعدت

لغت‌نامه دهخدا

مباعدت . [ م ُ ع َدَ ] (ع اِمص ) (از مباعدة عربی ) دوری و مفارقت و جدایی و دوری و رحلت و مهاجرت و مهجوری از خدمت . (ناظم الاطباء) : و زنگ سینه ٔ وی را در هجر و مباعدت خود برزدود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 456). رجوع به مباعدة شود.
ترجمه مقاله