ترجمه مقاله

مبدل منه

لغت‌نامه دهخدا

مبدل منه . [ م ُ دَ لُن ْ م ِن ْه ْ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) بدل آورده شده از آن . آنچه از آن بدل آرند. کلمه ای که کلمه ٔ دیگر بدل آن آید:
جهان پهلوان نصرت الدین که هست
بر اعداء خود چون فلک چیره دست .
«نصرةالدین » بدل است و «جهان پهلوان » مبدل منه . (نهج الادب ). رجوع به بدل شود.
ترجمه مقاله