ترجمه مقاله

مبذر

لغت‌نامه دهخدا

مبذر. [ م ُ ب َذْ ذِ ] (ع ص ) اسراف کننده و بی محل و بی دریغ خرج کننده . (غیاث ). مسرف و فضول خرج و باددست . (مجموعه ٔ مترادفات ص 333). پریشان کننده ٔ مال به اسراف و مسرف . (ناظم الاطباء). دست به باد. به گزاف خرج کننده . باد دست . متلف . مسرف . تبذیرکننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیاطین لربه کفورا. (قرآن 29/17). گفت این گدای شوخ مبذر را که چندان نعمت به چندین مدت برانداخت برانید. (گلستان ).
ترجمه مقاله