ترجمه مقاله

مبردات

لغت‌نامه دهخدا

مبردات . [ م ُ ب َرْ رِ ] (ع ص ، اِ) سرد کنندگان . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مبرد. ادویه ٔ سرد که به مزاج سردی بخشد. (غیاث ) (آنندراج ). چیزهایی سرد که بدن را خنک کند و حرارت را فرونشاند. (ناظم الاطباء). غذاها و دواها که طبع و مزاج را سردی بخشد و حرارت بنشاند. (یادداشت دهخدا).
ترجمه مقاله